hit counter تنها یکبار زندگی میکنم

تنها یکبار زندگی میکنم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی

یه کودک چند ماهه اگه چند لحظه مادرش کنارش نباشه بی قراری میکنه دلتنگه مادرش میشه، گریه میکنه..


کاش ما آدم بزرگا هم مثل بچه ها بودیم تا وقتی واسه چند لحظه خدا از یادمون رفت دلتنگ بشیمو گریه کنیم..

   اصلا گریمون میگیره؟


تا حالا به این فکر کردید که چطور میتونیم صحبت کنیم؟در حین صحبت کردن صداهای مختلف چگونه تولید میشه؟حرکت زبان و لبها چگونه در ایجاد صوت نقش دارن؟

ویدئوی زیر مجاری صوتی یک خانم جوان در حین صحبت[ از علاقه اش به موسیقی ] را نشان میدهد که توسط تکنیک تصویر برداری MRI ثبت شده است.

 حرکت زبان، لبها و فک و همچنین بالا و پایین رفتن قسمت انتهایی دهان(نرم کامبه خوبی دیده میشود.این حرکات به طرز پویایی خواص رزونانسی مجاری صوتی را تغییر میدهد که یک ساختار نوسانات آکوستیکی متغیر با زمان برروی سیگنال صحبت اعمال میکنند.


صحبت کردن



دریافت
مدت زمان: 29 ثانیه 



آواز خواندن


دریافت
مدت زمان: 25 ثانیه 

+ +

خیره شده بودم به آسمون  و لذت می بردم که یهو چشمم به حشراتی افتاد که پرواز میکردن اول فکر کردم که شاپرک هستن بعد یکیشون نشست رو زمین رفتم جلو نگاش کردم این بار فکر کردم که مورچه ی بال دار هست  به نظرم خیلی خیلی قشنگ هستن 

اومدم تو اتاقم و تو اینترنت جستجو کردم فهمیدم که اینا نه شاپرک بودن و نه مورچه،موریانه بودن که بعد از روزهایی بارونی از پیله ی خود بیرون میان و شروع به پرواز میکنن و از پرواز لذت می ببرن و بعد زمان کوتاهی که جفت گیری میکنن بال هایشون کنده شده و زندگی رو بدون بال ادامه میدهد




خیلی برام جالب بود تا حالا نمیدمنستم که بارون حتی واسه این موجودای کوچولو هم مفیده.

من باران را دوست دارم بیشتر از همه چیز،
بارن خیسم میکند مرا میشوید
چشمانم را دستانم را لبانم را،
چشمانم را میشوید برای خوب دیدن ،
دستانم را برای خوبی کردن 
و لبانم را برای خوب گفتن،
تنم را میشوید
تا آرامشی که از خدا با خود دارد را برای من به یادگار بگذارد.

تازه به دنیا اومده وقتی بهش نگاه میکنم واقعا برام جالبه که بدونم الان داره به چی فکر میکنه چرا میخنده به چی میخنده نمیدونم اصلا فکرم میکنه یا نه ولی میدونم که اونم یه روزی بزرگ میشه اون هست و ارزش هاش ارزش هایی که جامعه بهش تحمیل کرده خانواده ، دوستان، اطرافیان، بزرگترها، مردم شهر و ...

این ارزش های تعریف شده ی یه انسان هستن که میگن چی خوبه چی بده چی زشته چی زیباست چه چیز مهمه چه چیز اهمیتی نداره.

دنیا واسه همه یک دنیای واحده،این ارزش های هر شخصه که متفاوته.همین ارزش هاست که اگر آدم بهشون برسه یا درراه رسیدم به اونا باشه باعث خوشحالیش میشه وگرنه باعث ناراحتیو غم.

همین ارزش هاست که انسان رو به هر سمت و سویی میبره دغذغه های فکریش رو تعیین میکنه،شخصیت اونو میسازه.

امیدوارم بعضی ارزش های ساختگی و باطل جامعه براش ارزش نشه.ارزش هاش ارزش های الهی باشه

امیدوارم خدا همه ی ما رو هدایت کنه و ارزش های حقیقی رو به ما نشون بده..



دلم که میگیرد گلویم هم با بغض میگیرد


آغوش میخواهد آغوش کسانی که آرامش را ارمغان دارند


آغوش پدر؛ که خیلی کمیاب است دیوانه کنندست و من هیچ کجا تجربه‌اش نکرده‌ام


آغوش مادر؛ که باور نکردنیست به وسعت آسمان است انگار که آدم را فرشته میکند 


و آغوش عشق؛ که نمیدانم چگونه توصیفش کنم مثل کمبودیست که تمام عمر دنبالش میگشتم


 و حالا دارمش،آرامش دارد و حس غرور به من میدهد غرور از داشتن کسی که پشتوانه‌ی من است


 و تنها کسیست که به او واقعاً ایمان دارم و او نیز به من ایمان دارد.

به یاد می اورم چشمانت را وقتی نگاهم میکنی قدرت بیانش را ندارم اما میدانم،میدانم که چشمان تو وسعت آسمان را دارد.


نگاهم که میکنی مثل پرنده ای میمانم که که در بی کران آسمان بال میزند تا به خورشید برسد تا خود را در گرمای آتشین خورشید بسوزاند،با خورشید یکی شود وبتواند نور باشد روشن کند گرما بخشد انرژی باشد.


به من نگاه کن تا خود را در چشمانت ببینم تا در آسمان چشمانت محو شوم و با خورشید وجودت اجین شوم

من با تو خورشید هستم.


خورشید من دوست دارم:)

چند روز پیش بخاطر یه اشتباه کل اطلاعات هاردمو از دست دادم.

کلی برنامه recovery از سایت های مختلف دانلود کردم که ازشون تعرف شده بود عالی هستنو...

ولی هرکدوم مشکلاتی داشتن مثلا یکیش فقط بعضی از اطلاعات رو برگردوند یا یکی دیگش اینقدر کند بود که یه شب تا صبح کامپیوترو روشن گذاشتم آخرشم error داد.

تا اینکه بلاخره یه نرم‌افزار درست و حسابی پیدا کردم که هم کارکردن باهاش راحته هم تمام فایل ها رو بدون هیچ کم و کسری برمیگردونه سرعتشم نسبتا خوبه,اسمش R-studio هست میتونید از سایت خوبه Softgozar.com دانلودش کنید

امروز رفتم نمایشگاه آثار هنری شیراز Shiraz art expo که بیشتر آثار تابلوهای نقاشی بود و بین اونها یه چندتایی هم تابلو عکس دیده میشد.این پایین چند تا از تابلوهایی که ازشون خوشم اومد رو گذاشتم:


عکاسی:یادگاری

نقاشی:درخت خرمالو مادر بزرگ

--------------------------------------------------------------------------------------------------

میگم این تابلوها چقدر گرون بودن فکر نمیکردم آثار هنری اینقدر قیمتی باشن از یه تابلو خوشنویسی حداکثر به ابعاد 20x10 سانت که 200 هزار تومان قیمت داشت تا همین تابلو خوشنویسی بالا که 12 میلون تومان بود!منو بگو میخواستم یکیشونو بگیرم ببرم خونمون!

هیچوقت نتونستم از بین اطرافیان آشنایان دوستان واقعا کسی رو پیدا کنم که مثل خودم باشه نمیدونم چرا؟من از چیزایی خوشم میاد که بقیه اصلا یه لحظه هم بهش فکر نمیکنن بخاطر همین هیچوقت نتونستم یه دوست یه همراه که مثل خودم باشه پیدا کنم.نمیگم یه هچین آدمی نیست هست ولی در کنار من نیست...

-------

برای نمونه یه موضوعی که با اطرافیانم فرق دارم موسیقی هایی هست که گوش میدم که واقعا برام زیبا هستن اما از دوستان و نزدیکان ندیدم کسی اینارو گوش کنه.

مثلا یک بار پسر عمم گوشیمو برداشته بود تا ببینه چی دارم به آهنگها که رسیده میگه تو واقعا اینا رو گوش میکنه گفتم پــ نه پــ ....

یا هر وقت پشت کامپیوتر نشستم و دارم موسیقی مورد علاقمو گوش میکنم بابام میاد زل میزنه به کامپیوتر میگه رادیو گوش میکنی!..........

نمونه هایی از این آهنگها رو میتونید از سایت والا موزیک دانلود کنید من همیشه دنبال یک همچین جایی بودم تا بتونم موزیک های مورد علاقمو دانلود کنم واقعا سایت عالیی هست حتما سر بزنید و موزیک ها رو دانود کنید.


نمیدنم چرا هرچی از این گل زیبا عکس میگیرم به زیبایی اون چیزی که با چشم میبینم نمیشه؟

(خب معلومه عکاسش خوب نیست!)


شما میدونید اسم این گل چیه؟

تابستون بود داشتم برای کنکور میخوندم.اصولا درس خوندن کار سختی هست اگر توی گرمای تابستون باشه اونم با استرس کنکور دیگه بدتر،آخه این آخرین فرصتم بود اگر قبول نمی‌شدم باید میرفتم سربازی.حالا حین در خوندن پشه و مورچه و جانور ریز ناشناخته‌ی دیگه هی بیان بشینن روی کتابی که در حال مطالعه هستی دیگه واقعا اعصابت رو خورد میکنه.

پشه

داشتم با اینها کلنجار میرفتم که یهو یه پشه رو روی پایه‌ی چراخ مطالعه دیدم به سرعت دستم رو بردم به سمتش تا فراریش بدم اما مثل اینکه قصد خود کشی داشت خودشو انداخت چندسانت اونطرف تر.من هم که فرصت رو غنیمت دیده بودم تصمیم گرفتم بگیرمش و بعد از درس چندتا عکس به اصطلاح ماکرو ازش بگیرم.

یه جعبه مموری(مموری موبایل) کنارم بود بازش کردم بردم سمت پشه خودش با پای خودش  رفت توی جعبه،درش رو بستم گذاشتم کنار تا بعدا ازش عکس یگیرم به درس خوندن ادامه دادم

.....

حالا میگید خب که چی؟

امروز چشمم افتاد به یه جعبه مموری که روی میز پشت چراغ مطالعه افتاده بود دیدم اجزای متلاشی شده‌ی یک حشره داخلشه یادم افتاد به دو ماه پیش قرار بود ازاین پشه خوشگل(بچه خوشگل) عکس بگیرم با دیدن این صحنه  کمی عذاب وجدان گرفتم من که ظلمم به یه مورچه هم نمی‌رسید حالا...اصلا بمن چه خودش قصد خودکشی داشت.خدایا من رو ببخش.

راستی کنکور هم قبول شدم اونم با رتبه دو.خدا رو شکر.

سلام این اولین عکسیه که توی وبلاگم میگذارم همچنین اولین پست.

این عکس رو توی حیات خونمون گرفتم!




خواهش میکنم نظر بدین(زشته،قشنگه،بی‌معنیه و....)!